دلم از دست یه پسری خون بود. خیلی اذیتم کرد با حرفاش و رفتاراش. بعد من تو یه پیجی کامنت گذاشته بودم که اره تجربه من فلان چیز بود و پسره بی جنبه و خودشیفته بود و تا فهمید دوسش دارم اعتماد بنفس کاذب گرفت زد ب برق و فلان. بعدش ... 🤐
خب چرا کامل نمیگین اه
بعد این کامنت وامونده نزدیک هفتصدتا لایک خورد رفت بالا همش هم ریپلای خورد. یهو دیدم اسم پسر مذکور افتاذه رو گوشیم 😐😐😐😐😐
منم تو همه ریپ ها باز یکم ریده بودم ب پسره ولی ن ک فحش بدم. یهو دیدم یا ابالفضل پسره هم ریپ زده علامت چشم گذاشته 👀
قلبم اومد تو دهنم فهمیدم همه رو خونده 🤐
نمیدونم بگم بدشانسی یا خوش شانس
اولش هول کردم بعد گفتم ب درک بابا اتفاقا بذار بخونه دلم خنک بشه 😂 من ک نتونستم مستقیم بهش بگم چقد بی جنبه بودی و چقد باعث اذیتم شدی تو گلوی من موند این حرفا بذا غیرمستقیم بفهمه
پشمام فک کنم ترو فالو داشت که کامنت ترو دیده بود😂😂
دلت خنک شد دیگه راحت شدی
صبحش داشتم گریه میکردم فک میکردم کاش میشد همه حرفامو مستقیم بگم بهش. نمیدونم شایدم کار خدا بود. منم رفتم تو جواب کامنت بقیه ک برام نظر دادن بقیه حرفا دلمو نوشتم. نوشتم از کدوم حرفا و رفتاراش چقد اذیت شدم. فهمیدم بایذ خودمو بذارم اولویت و لیاقت من بیشتر از این رفتاراست. مطمینم میره میخونه باز. کامنت همه رو جواب دادم ولی اصلا کامنت اونو ریپ نزدم انگار ک ندیدم 😂
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
