دیشب خواب میدیدم داشتم رو به یه منظره خیلی خیلی خیلی زیبا و بهشت گونه نماز می خوندم. وسط نماز هی مامانم چادرمو می کشید و ازم سوال می پرسید مجبور شدم نمازم رو بشکنم با عصبانیت زیاد سر مامانم فریاد کشیدم گفتم می بینی دارم نماز می خونم چرا اینقد سوال می پرسی. مامانم جا خورد و ناراحت شد. بعد دوباره قامت بستم و به نماز ادامه دادم
فکرم خیلی مشغوله