یه کمک روانشناسی بهت میکنم
زمانی که انسان درگیر احساساتش میشه فکر و منطق نمیتونه درمقابل احساسات مقاومت کنه پس ما اجازه میدیم احساساتمون مارو کنترل کنه اگر تنها باشی تو خونه و حوصلت سررفته باشه ارتباطی باکسی نداشته باشی زیاد زود احساساتت تورو به سمت فکرهای ابری میبره که شامل بارهای منفی از موضوعات گوناگونه از گذشته تا اینده همش بار منفی رو جذب ذهنت میکنه وقتی این حالت بهت دست میده باید سعی کنی خودتو خوب کنی یه لیوان اب بخور چندتا نفس عمیق بکش و اگر میتونی برو بیرون و اگرم نه پنجره رو باز کن
یکم ذهنت اروم میشه کم کم میتونی منطقت رو جایگزین احساساتت کنی بپرسی چرا باید بگم روح درون من نیست چرا باید احساس بدی داشته باشم چرا باید اینقد زوم کنم روی مشکلاتم مگه همه مشکل ندارن؟ انسان های بدتر از منم هستن اونا چجوری ادامه میدن به چی دلشون خوشه چرا من یکی از اونا نباشم چی کم دارم از یک همنوع و... چیزهایی که ذهنت رو مشغول کرده رو بازپرسی کن