خواهرِ پاتریک هسدم ــ خداشاهده اگه بامن کاری ندارین،من دانشگاه هارواردسمیناردارم درخواست ندین ــ نامه ای به نیمه گمشده ام:خاک توسرت منم گمشدم😭💔رفتار من اینطوریه که نه مذهبیاقبولم دارن نه غیرمذهبیا:(😂ـــــــــــ خب دیگه یکم جدی باشیم:))درست بعد ازرفتنش،وقتی به مورسیده بود،وقتی همه ی ادمای اطرافم قلبمو هزارتیکه کردن..... خدابغلم کرد،آرومم کرد❤دورت بگردم مطمئنم توهم یه روز میچشی ومیدونی من چی میگم رفیق💞
..نژاد کورد یکی از اصیل ترین نژاد در ایران هست !😎✌ نه کورد از ایران جدا میشه نه ایران از کورد!😎✌ #هربژی کورد و کوردواری🥰 ... به گفته رهبر معظم انقلاب اسلامی:کردستان مهد اصلی رشادت های رزمندگان اسلام در جنگ تحمیلی بوده است و سرزمین مجاهدت های خاموش است که با تمام قوا در برار دشمن می ایستد😍🥰✌
خودم هیچی ... دیگه سن و سالی ازم گذشته دخترم قد بلند ، پوست سفید ، چشمای آبی و لبای قلوه ای ... کلی ...
هزارماشالله من عاشق چشای ابیم خد حفظش کن برات عزیزدلم😍😍😍
بعدشم چی از سن وسالم گذشته،نگو اینجور
مطمئنم شماهم زیبایی های خاص خودتونو دارین😍😍😍
خواهرِ پاتریک هسدم ــ خداشاهده اگه بامن کاری ندارین،من دانشگاه هارواردسمیناردارم درخواست ندین ــ نامه ای به نیمه گمشده ام:خاک توسرت منم گمشدم😭💔رفتار من اینطوریه که نه مذهبیاقبولم دارن نه غیرمذهبیا:(😂ـــــــــــ خب دیگه یکم جدی باشیم:))درست بعد ازرفتنش،وقتی به مورسیده بود،وقتی همه ی ادمای اطرافم قلبمو هزارتیکه کردن..... خدابغلم کرد،آرومم کرد❤دورت بگردم مطمئنم توهم یه روز میچشی ومیدونی من چی میگم رفیق💞
خواهرِ پاتریک هسدم ــ خداشاهده اگه بامن کاری ندارین،من دانشگاه هارواردسمیناردارم درخواست ندین ــ نامه ای به نیمه گمشده ام:خاک توسرت منم گمشدم😭💔رفتار من اینطوریه که نه مذهبیاقبولم دارن نه غیرمذهبیا:(😂ـــــــــــ خب دیگه یکم جدی باشیم:))درست بعد ازرفتنش،وقتی به مورسیده بود،وقتی همه ی ادمای اطرافم قلبمو هزارتیکه کردن..... خدابغلم کرد،آرومم کرد❤دورت بگردم مطمئنم توهم یه روز میچشی ومیدونی من چی میگم رفیق💞
این شد رنگ ابیرنگ ابی روشن خیلی بده حتی همون سبز روشن هم
چه بگم ..👭
^===خوشبختی چون سرابی دور دست ..و دل دریغ؛از نوری در این سیاهی ....این بغض سنگین -__- این خستگی مفرط ---این حس تهی ؛؛ همه و همه ؛ داستانی ست که هرگز به پایان نمیرسد ===^
در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت