این روز های زمستون که وقتی بعدازظهر ها میخوابی موقع بیدار شدن شب شده و کلی دل آدم میگیره لامپ که روشن کردم ببینم مادرم هم پیشم بوده خوابیده بگه پاشو زودباش چایی بزار بابات اومد از همون روزایی که تا هوا سرد میشد فورا آش داشتیم و شب همگی با هم تخمه میشکوندیم کاش فقط میشد یه بار دیگه مامانمو میدیدم تا بهش بگم من هنوز م وقتی بعدازظهر میخوابم بیدار بشم تاریک باشه و تو نباشی گریه میکنم
اخی 😟😟😟
😭😭😭😭
عزیزم خدا مادرتون رو بیامورزه خیلی سختع خیلی
کاش میشد هیچ وقت بزرگ نمیشدیم
به یاد مادرتون قرآن بخونید احسان کنید کارهای خوب بکنید مادرتون رو شاد میشه
اینجوری فرض کن یه روز همدیگر می بینن مگه غیر از اینه
الهی
اشکم درومد
کاش پدر مادرا همییییشه باشند
خدا رحمتشون کنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
