بچه بودم ازدواج کردم شوهرم خیانت کرد جداشدم
تا چندسال بعد جداشدنم چپ و راست بهم میگفت بی عرضه بودی که خیانت کرده حقت بوده
از دست حرفاش قرص میخوردم کل روز خواب بودم بیدار که میشدم باز همون حرفا رو میگفت
دانشجو بودم به بابام میگفت شهریه مو نده خودم میدادم
بعدم انقد نشست زیر پای بابام که منو دادن به خواهرزاده دوستش
الانم بجای اینکه جهیزیه بگیرن واسم میگه نداریم
هفته پیش رفته چهار تا النگو پهن گرفته
بخدا انقد ذهنم پره که نمیدونم کدومو بگم