بچه ها من ده سا پیش که ۱۷ سالم بود عاشق پسر خالم شدم . اون دوسال ازم بزرگ تر بود و فیزیوتراپی دانشگاه تهران میخوند اما من دانشگاه قبول نشدم . بعد بدجوری عاشقش شدم اما زیاد رفت و امد نداشتیم . یه بار بهش پیام دادم گفتم دوستش دارم جوابمو نداد چندین بارم تو اینستاگرام فالوش کردم راهم نداد . الان ده سال گذشته من همه خاستگارامو رد کردم اونم دکتراشو گرفته منم ته خونه علافم و هرروز تو حسرتش . به نظرتون چیکار کنم؟
عشق یک طرفه خیلی بده کاش دیگه منتظرنمونی یالااقل یک آدم قابل اعتمادمثل دایی یاخاله میفرستادی تااز طرف خودش به مادرش میگفت برای شما بیان خاستگاری اینجوری ابروی شماهم بجای خودشه
نگران نیستم .همه چیز درست میشود.آب ریخته روی زمین،جمع نه اما خشک میشود.قلب شکسته خوب نه اما ترمیم میشود.وهنوز هم میتوان در گلدان شکسته گل کاشت.
بعد جالبه رفت به کل فامیل گفت بهش پیام دادم ینی ابرو نذاشت برام . بعد اونا به روم نمیارن اما تیکه میندازن . چهجوری این سرافکندگی بزرگ رو فراموش کنم تااخر عمرم