من رهام 23 سالمه تو ی کارخونه ی تولیدی کفش مشغول به کارم و خب خرج تحصیلمو از اینجا میارم صابکارم ی پسر داره اسمش آرینه جاهدیه تو گوگلم میاره کارخونه ی جاهدیو من عاشق این شدم میدونم زیاده خواهیه میدونم خیلی از سرم زیاده ولی میخوامش اصن وقتی میبینم دستام میلرزه بخدااااا😭😭😭
بنظرتون از زیر دست باباش بیام بیرون بعد مثلا با ی پیجی چیزی بهش پیام بدم؟
من از لحاظ قیافه و اخلاق هیچ مشکلی ندارم ولی وضع مالیم خوب نیست🥲💔💔💔
معمولا این پسرا خیلی لاشین🤦♀️بنظرم فراموشش کن خودتو درگیرش میکنی چندسال و وابسته تر میشی تهشم اگه نشه خیلی اذیت میشی
خاک تو سرت امثال این روزی صدتا مثل تورو میبرن خونه پر پرش دوماه استفاده میکنن میندازن دور با هم سطح خودت باش تا خوشبخت بشی
اصولا همه توکارخونه ها یا عاشق مهندسش میشن یا پسرصاحب کارخونه هیچ وقت محیط کارخودتودرگیرنکن همچنین محل تحصیل و صاحبخونه حرف قدیمیاهمش درسته فکرآیندت باش منطقی
دلم یه همچین زندگی پر هیجان و رمان طوری میخواد
این پست رو فک کنم قبلا هم گذاشته بودی، چه قشنگ آدرس و نام و... میدی ،چه ریلکس، اگه تاپیکت راست باشه کبوتر با کبوتر باز با باز، پولدارا میرن با یکی پولدار تر از خودشون ازدواج میکنن، خیلی سخت یکی که سطح بالا باشه، میاد با سطح پایین ازدواج میکنه، اونم مگر اینکه انقد عاشق باشه که جلوی مخالفتها وایسه
زندگی فیلم نیست که من مثل تو بودم این گوهو خوردم بدبخت شدم از همین امشب این فکرای احمقانه رو دور کن از خودت پسرا خیلی بی ارزش تر از اونی هستن که ما بخوایم تن و روحمو فداشون کنیم با یکی باش هم سطح خودت
شبیه رمانا شد😶
ایشالا که هر چی خیره پیش بیاد برات
