همش گریم میگیره دوس دارم بشینم فک کنم و گریه کنم همش میفتم یاد مشکلات و دعواا هایی ک تو این چن سال با شوهرم داشتم و خودمو لعنت میکنم ک چرا گذاشتم اینطوری باهام رفتار کنه و بچه دار شدم
دوتا بچه ۳ سال و نیمم دارم اینام خیلی اذیت میکنن شوهر خدا نشناسمم اذیت میکنه
منم اینجورم افسرده شدم🫤
منم همینه
تازه ی مدت خلاص شده بودم ول... انگار رهایی نیست
منم الان فهمیدم همینجوری شدم🚶🏼♀️
مثلا میگم کی شروع کنم خونه تکومی عید ولی اصلا حوصله ندارم
حوصله خرید ندارم
هیچی خلاصه
فقط حس پوچی میکنم
همشم ب خاطر شوهرمه اذیتم میکنه بعدش پشیمون میشه میاد منت کشی ولی خب چ ارزشی داره وقتی روح روان منو نابود کرده
من به ته افسردگی رسیدم
منم فقط دوست دارم بخوابم
پول داری یکم به خودت برسی؟کلاسی ثبت نام کنی ، مویی رنگ کنی
من خونه مامان و بابام اینجوریم
رفتیم تست دادیم روان پزشک هم من هم خواهرم افسردگی و وسواس گرفتیم از دستشون
قبول هم نمیکنن که هیچ صد تا عیبم میزارن روت
پس من چی بگم ک تمروز شوهرم بدون مقدمه پیشنهاد طلاق دادبهم اونم ب صورت کاملا جدی
یه دخترم دارم ک هزار بدبختی تا الان خودم تنهایی بزرگش کردم
نمیدونم چ واکنشی نسبت ب حرف شوهرم داشته باشم
