کلا اخلاقش تغییر کرده. فقط عشقش مردمن. تا دل بخواد لاس میزنه با این و اون. حتی به مامانم ی هزار ت منی نمیده. نه ما رو بیرونی میبره نه هیچی. مامانم اینقد از دستش حرص خورده داغون شده. کلی هم پول داره بهش چند روز پیش گفتم میشه فقط ۵۰ تومنی بهم بدی
میگه ندارم. بعد دوستش زنگ زد گفت ۵ میلیون میخوام دادی قرض بدی سریع رفت کارت به کارت کرد. برای خونه نه میوه میخره نه وسایل هیچی. اینقد مامانم باید بهش بگه بحث کنن بعد بخره. از ترسش نمیتونیم جلوش ی چی بخوریم میگه نخورید تموم میشه فلان چیز
به خدا ی زندگی سگی داریم ما که اصلا نگم براتون
یارانه من و مامانم هم خودش بر میداره.