یادمه سال اولی که رفتم کلاس تفسیر قرآن و خالصانه توبه کردم
همون سال تو ماه مبارک
همون مغرب شب نوزدهم یهو ترس خیلی خیلی خیلی زیادی از خدا افتاد تو دلم
جوری که یه لحظه آروم و قرار نشدن
جوری بی تاب شده بودم که با هیچ چیزی آروم نمی گرفتم
خیلی گناه ها بود که دلم می خواست تا اون موقع دیکه انحامشون ندم مثل غیبت و ....ولی حریف خودم نمیشدم
اما اون موقع و با اون ترس دیگه تونستم خدا را شکر
واقعا شب قدر یه جور درک و معرفت هست برای هر کس
و این قضیه رو تو یه خانوم دیگه هم سال بعدش دیدم
واقعا که باور نکردنی بود اون نازل شدن روح به قلبم در شب قدر
الآنم هنوز مراسمات مذهبی دقیقا سر تاریخش به دلم میفته
یعنی با امواج جذر و مد ماه و اثرش روی بدن همه آدما
اینو همیشه تو تاپیک ها و موضاعتشم دیدم
متاسفم که امسال تو کشورمون تاریخ هلال ماه درست نبود و ماه های قمری یه شب زودتر از تاریخی که تو تقویم نوشتن
شروع میشدن
خدا کنه امسال درست بشه
واقعا که همون طور که ائمه فرمودن شکم گرسنه به خدا نزدیکه
خوش به حال روزه دارها
خوش بحال اونایی که دلشون هنوز به خدا نزدیکه و قصی القلب وبی رحم نشدن
منم دعا کنید اگه هنوز رحم و مروت تو دلتونه
دلسوز دیگران هستین و اشکتون در میاد