اول اینو بگم که کلا مامانم هزاران بار گفته منو دوسنداره و هربار خودمو با این جمله که غیر ممکنه و هرچیم باشه حس مادری داره نسبت بهم و منو دوسداره گول زدم...
امروز صاحب خونه اومد و در زد خونه ما آپارتمانه پشت در بود واحدبغلی هم بیرون بود داشت باهاش صحبت میکرد دیدم یهو مامانم بلند شد گفت بگومن خوابم منم داشتم سفره جمع میکردم لباسمم مناسب درباز کردن نبود گفتم باز کن کارداره حتما دیدم هی داره در میره بعد صداشم تا حدودی میرفت بیرون دیگه طرف داشت میشنید بالاخره پاشد رفت جلو در..
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.