درس را برای فهمیدن دوست داشتم اما وقتی میدیدم میان این مدرسهها، فهمیدن که نه، حفظ کردن مهم است، درس هم محبوبیتش را از دست داد و بزرگترین مقصرش همان معلمها و نظام آموزشی ای بودند که آمدند و در گوشمان نوار پرکردند. نمی گفتند شعرهای نظامی را بخوانید و با لیلی و مجنون زیبایی عشق را بفهمید، میگفتند قافیه وردیف را پیدا کنید!به ما یاد ندادند آرایهی عشق خسرو و شیرین راببینیم، فقط گفتند زیر آرایهها خط بکشید!کتاب درسی به من یاد میداد انتگرال را، اما هیچوقت به من لا بهلای آن هزاران صفحه درس،درس دوست داشتن و زندگی نداد، میان حجم عظیمآن کتابها نگفتند برای آرزوهایتان بجنگید...نگفتند چگونه با مشکلات روز مرهمان دست وپنجه نرم کنیم و زخمی نشویم…
بچه چند وقتش هست؟ من از وقتی بچه ام کوچک بود کار می کنم. اوایل چند ساعت پیش مامانم می موند. بعد هم که مهد کودک... توی یک شرکت که از قبل از باداری هم کار می کردم. خب شما تحصیلاتت و تخصص ات چی هست؟
ساخت اکسسوری آشپزخانهدوخت سرویس آشپزخانهشمع سازیاگر به تولید محتوا مسلطی هم که دورکاری کن
خودم عزیزم خیاطم پیج هم زدم ولی چون نتونستم درست فعالیت کنم اعصابم خرد شد حذفش کردم یعنی بچه نمیزازه که درست به هنرت بپردازی نهایتتتت هفته ۱ لباس بدوزم اونم بزور
بچم ۱سالش ..من خودم خیاطم تقریبا حرفه ایم هستم ولی خب مسئله اینه که کمکی ندارم تو شهر غریبم کسی نیست ...
دیگه معجزه ای این وسط درکار نیست. با بچه ی یک ساله هیچ کس نمی تونه کار کنه. به نظر من یکم روی اعصابت کار کن. بچه رو بگذار توی کالسکه یا آغوشی با هم برید هوای آزاد قدم بزنید که از تمام روز با بچه بودن دیوونه نشی. در طول روز وقتی خواب ظهر می کنه تو هم بخواب. تا شب که می خوابه بتونی چند ساعت بیدار باشی مثلا از روزی یک ساعت خیاطی شروع کنی. اول یه دست لباس برای خودت هم بدوزی روحیه ات بهتر می شه. تا دو سالگی که بتونی بگذاریش مهد.
اگر همسایه ای داری که ممکنه بتونه کمک کنه می تونی بخواهی بیاد دو ساعت همونجا جلوی چشمت با بچه بازی کنه شما بری توی اتاق یکم خیاطی کنی. خیاطی مهارت عالی ای هست که شما بلدی. روی همون مانور بده. از همسرت هم می تونی بخواهی روزی یک ساعت بچه رو نگه داره. خلاصه این یک ساعت ها رو بگذاری کنار هم شاید روزی دو ساعت بتونی کارو شروع کنی.
تو کمی افسرده شدی. جدای از مساله ی کار بهتره به اون برسی. هر روز با بچه برو بیرون. هر روز یک ساعت بچه رو بده همسرت نگه داره. اینا رو لازم داری. اگر می تونی از مامانت یا خواهرت بخواد یک هفته بیان خونه ات. یا با بچه ات برو اونجا یه حال و هوایی عوض کنی. شما که محدودیت نداری برای کار می تونی.
دیگه معجزه ای این وسط درکار نیست. با بچه ی یک ساله هیچ کس نمی تونه کار کنه. به نظر من یکم روی اعصابت ...
هییی شوهرم براس کالسکه نمیخره نه که خسیس باشه واقعا در توانش نیست بعد گفت توهم که بیرون نمیری بخاد قرض کنه یا... الان چندساله ازدواج کردم تا حالا تنهایی جایی نرفتم فقط یکی دوبار دکتر اونم چون خیلی ضروری بود نه که شوهرم راضی نباشه ها خودم کلا اینجوری عادتم شده حالا اگه بخامم برم خرید که پول زیاد میخاد دور زدن تو پارکم بخام دخترمو بغل کنم همش خیلی خسته میشم شاید اینا بهانست من کلا افسرده شدم .....حرف زیاده بزنم تو تاپیکای قبلیم فک کنم نوشتم اینکه بزور شوهرم دادن خیلی اذیتم میکنه فک کنم تا اخر عمرم نتونم باهاش کنار بیام این وسط همون اول ازدواجم ناخاسته بچه دار شدم خیلیییی بیشتر روانیم کرده....خیلی سنم کمه دست تنها با حقوق شوهرم کم تو شهر غریب با ی بچه نق نقو واقعا دیونه شدم