ما مشکل داریم و یطوری خودمونو سرگرم میکنیم که ازشون فرار کنیم اما من نمیدونم به چی پناه ببرم مدرسه ، اینستا، دوستام ، خونه ، خودم ، درس . . .
دیگه هیچکدوم منو فراری نمیده
هر کار میکنم درد هست تو چهرم نمیشه دید ولی تو نفسام احساس میشه نمیدونم درست بنظر میاد یا نه
ولی اگر ما اولین باره که زندگی میکینم چرا باید تو سن کم درد رو تجربه کنیم شاید این یه زنجیرس ما قربانی اشتباهات بقیه هستیم مثلا پدر یکنفر کلی فرصت رو از دست میده و فقیر میمونه و پدر یکی پولدار میشه
هر دو بچه داره میشن بچه که بی گناهه ولی بخاطر اشتباه پدرش زجر میکشه یکیشون داره آرزوهای اون یکیو زندگی میکنه 💔نمیدونم چی گفتم منظورمو فهمیدین یا نه
ولی خستم امروز روز دختره روزتون مبارک
واسه من که چیزی نخریدن چون نداشتن
بحثم کردم تهش شنیدم که . . .
کاش میمردی حروم.زاده 🥲💔ولی من دارم تاوان اشتباهات اونا رو میدم مگه چه گناهی کردم