2733
2734
عنوان

خواستگار نه چندان دل نشین

689 بازدید | 41 پست

سلام

واسه ی دوستم خواستگار اومده

پسره زیاد به دلش ننشسته

اما همه از پسره خوب میگن 

از نظر اخلاقی و ....

قیافش داغون نیست ولی خوب هم نیست

هر چی هم میگه داری میگه نه ولی میخرم

معلومه وضع مالیه خوبی نداره

هر دوشون لیسانسند

حالا من بهش میگم به حرف مردم اعتباری نیست .هیشکی بده کسی را نمیگه که بعدا شر نشه.ابن اگه خیلی خوب بود الآن تا 30 سالگئ ازدواج کرده بود.خلاصه دوستم داره پاش میلغزه و مردد شده.5سال هم از پسره کوچکتره .میگم تو هنوز وقت داری.سنی هم که نداری. صبر کن یکی بیاد حداقل ماشین یا خونه از خودش داشته باشه

نظر شما چیه


بنظر شما بهش بگم ازدواج نکن یا اینکه خودم بده میشم!

فکر نکنه حسودی میکنم

کی این جدایی سر میاد . . .

من برای جای ترک های پوستی بعد از زایمانم از روغن آنتی استرچ مارک برند آنانه استفاده کردم که یک برند سوییسی بود.

 برای من واقعا مثل معجزه عمل کرد. حتما تو دوران بارداری قبل از ایجادترک ها یا تا وقتی که ترک ها هنوز قدیمی نشدن و قرمز هستن استفاده کنید که زود برطرف بشه. برای ترک های ایجاد شده با چاقی یا لاغری هم عالیه. لینکشو میزارم چون میدونم دغدغه خیلی از ماماناس .

خونه و ماشین ملاک زندگی خوب نیست‌. باید از نظر اخلاق و رفتار خودش و خونوادش اطمینان پیدا کنه نه اینکه چی داره و چی نداره

بیهوده ترین روز ، روزی است که در آن نخندیده باشیم
2731
2740

بگوتحقیق وبررسی کنن خوووب

شما هم زیاد نه نیار

نمیشه زیاددخالت کرد توی این زمینه ها

من تکه ای از پازل خداوندم،میدانم آفریدگاری دارم که همیشه بوده،همیشه هست،رهایم نمی کند،عدم درقاموس پروردگارم واژه ای بی معناست...من قطعه ای اززندگانیم،تکه ای از پازل هستی،خدایم مرا آفریده تا آینه ی او شوم..آفریده تا جان ببخشم،امید دهم،من تکه ای از پازل زندگی هستم،اگر خود را گم کنم همه چیز وهمه کس ناقص می مانند.من باید آگاهانه زندگی کنم تا پازلی که خدا چیده بر هم نریزد.❤👨👦👶👼❤

به امید اینکه در آینده چیزی بخره دل خوش نکنه اگر توقعاتی ک داره واسش مهمه باید همین الان بررسیش کنه 

من ادمای زیادی دیدم سر همین موضوع به بن بست خوردن مثلا میگن قراره بره سر کار یا قراره ماشین بخره یا....


فقط اونجاش ک میگه :ندارم ولی میخرم😂

حاکمی به مردمانش گفت:صادقانه مشکلاتتان را بگویید تا حل کنم،از میان جمع حسنک بلند شد و گفت:گندم و شیر که گفتی چه شد؟!کار چه شد؟!!مسکن چه شد؟!!!! حاکم گفت:ممنون که مرا آگاه کردید،همه چیز درست می شود...یک سال بعد حاکم مردمان را جمع کرد و گفت:صادقانه مشکلاتتان را بگویید تا حل کنم،کسی نگفت:گندم چه شد؟کار چه شد؟شیر چه شد؟                            آرام وبی صدا یک نفر از میان جمع گفت:حسنک چه شد؟!!!!!
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز