من دخترمو تازه از جیش گرفتم اینقدر ترس داشتم از جیش گرفتن که نگو چون اصلا نمیدونست جیش چیه تا حالا یکبارم تو دستشویی جیش نکرده بود اول بهش چای یا شیر میدادم میبردمش دستشویی وایمیستادم به دخترمم شیشه پاکن میدادم میگفتم بریز رو در و دیوار همینطوری برپا یک دفعه جیش میومد تا فهمید جیش چیه بعد باز مرحله دو جیششو نمیگفت رفتم خوراکی خریدم میکردم داخل جیبم میگفتم اگه حیش کنی دستشویی بهت خوراکی میده وقتی جیش میکرد دست میزدیم خوراکی بهش میدادم اینم چون شیشه پاکن و خوراکی خیلی دوست داشت کم کم جیششو میگفت ولی هفته ی اول به قدری سخت بود به قدری سخت بود که پاهام داشت میشکست از بس اینو میبردم دستشویی خودم به حالت دستشویی مینشستم تا یاد بگیره یعنی از دستشویی میومدم بیرون پاهام مور مور میکرد همه ی کارو بارمون ول کردم فقط چسبیدم به دخترم یکسره هم تو خونه جیش میکرد روزای اول ولی طاقت آوردم صبر کردم گفتم منکه برای عید میخوام بشورم بزار جیش کنه الان بعد دو هفته که این همه زحمت کشیدم جیششو میگه و من همچنان بهش خوراکی میدم حتی شده دوتا دونه پسته الکی میزنم به دیوار دستشویی میگم دخترم جیش کرد خوراکیشو بده اینقدر ذوق میکنه که نگو الکی میگن بزار آمادگی پیدا کنه هرچه نگیریش از جیش بدتره منم دخترم ۲سالو ۷ ماهشه گرفتم دیدم این هیچ وقت آمادگی پیدا نمیکنه پس صبر کن وهمه ی زندگیتو و تمرکزتان بزار روی بچه از جیش بگیریش ۳ سال دیگه وقتشه