بازیهای روانی اصول ثابتی دارن. فقط مهارت طرحریزی و اجرای اونهاست که یک منیپیولیتر حرفهای رو از مبتدی جدا میکنه.
یکی از مهمترین اصول بازی روانی، شناخت نقاط ضعف طرف مقابل، مبالغه در اونها در غالب دلسوزی و خود رو پرکننده اون خلا جا زدنه.
مثلاً منیپیولیتری متوجه میشه شخصی مشکل تحسین شدن داره.
در گام اول بهش تلقین میکنه که هرکسی داره تحسینت میکنه، دروغ میگه یا بخاطر منافع شخصی خودشه.
در عین حال القا میکنه که من تنها کسی هستم که تو رو میشناسم و قدر واقعیت رو میدونم.
کم کم این شخص از دوستان و نزدیکان و حامیانش دور و به این فرد نزدیک میشه.
وقتی وابستگی کامل شد، حالا منیپیولیتر معاملهای رو پیشنهاد میده که یک سو استفاده بزرگ توش خوابیده. اما فرد قربانی که بشدت به این فرد وابسته شده، خودش رو در معرض این خطر میبینه که اگر معامله رو قبول نکنه، تنها حامی واقعیش رو از دست بده.
این شکل خیلی ساده شده ماجرا بود. حواستون به کسایی که خیلی زیرزیرکی دارن زیراب دوستان و خانوادهتون رو میزنن باشه. اینها نقشههای بلندمدت دارن و بسیارم صبورن.