شوهرمو میگم دل خستم ازش تو شرایط سختی ک داشتم هیچ وقت درکم نکرده
دکتر ک میرفتیم (روماتیسم دارم) یکم ک هزینه ها زیاد میشدن همونجا تو خود مطب سریع ب روم میورد ک فلان قدر خرج کردم
عوض اینکه بهم آرامش بده بهم استرس میده کلا با وجودش و رفتاراش امیدم رو از دست دادم ب بهبودی ب زندگی و...
دیشب بعد دکتر رفتنم باهم بحثمون شد و تو بحث چن بار پشت سر هم بهم گفت مریض همین الان بردم خرجت کردم.....
از دیشب تا الان ب حال خودم گریه کردم
حالا ی ساعت پیش اومده خونه میگه میخوای باهم فیلم ببینیم؟ یا میخوای بریم بیرون
هیچی نگفتم و روی خوش بهش نشون ندادم
اخر سر هم گفت روز مرده چی برام گرفتی
بهش گفتم مردی تو زندگیم ندیدم بخوام بهش تبریک بگم
اونم لباساشو پوشید رفت بیرون
طبق معمول میدونم رفته پیش دوستاش الکی میخواست بگه قهر کردم
نمیتونم بگم جای من بودید چیکار میکردید چون خدا نکنه کسی مریض شه
میشه بگید رفتار درست چیه