وقتی ۱۴ سالم اولش فکرش هم نمیکردم که عاشقش بشم چون ۴ سال ازم بزرگتر بود هیچکس جز مامانم نمیدونست دوسش دارم ووقتی بهش مامان من عاشق فلانی شدم ۴ سالم ازم بزرگتره کسی که دیگه تو فامیل نمیدونه شیخ سعدی و خواج حافظ شیرازی شد ۱۵ سالم گفتم از سرم میره شد ۱۶ سالم از سرم نرفت شد ۱۷ سالم خودمو زدم به نفهمی که چی نه اینجدری که شما فکر میکنی نیس شد ۱۸ سالم هرقت فکرش میاد تو سرم هروقت چشماشو تصور میکنم قند تو دلم آب میشه یه لبخند ژکوند رو لبام ظاهر میشه دیگه واقعا نمیدونم