جنین من هم ایست قلبی کرد، پارسال ۶ بهمن ماه روز پدر
شوهرم اصلا حرفی نزد
یکجا خیره شد و گفت : خدایا تو میدونی من طاقت مریضی بچه ندارم، میدونم این بچه یک ایرادی داشته
خدایا خودت صبر بده بهم، ولی من تا مدتها گریه خوراکم بود
پسرم هم ۴ سالشه نمیدونست من چرا گریه میکنم
ولی الان چندین جلسه تراپی رفتم تا ذهنم و جسمم رو آماده کنم که یک بچه دیگه ای بیارم؛ باز هم توکلم بخداست
شما هم توکل کن بخدا
خدا ان شاالله در این ایام ماه رجب بهترین ها رو برات رقم بزنه