الان با دوستات رفتی رستوران
بعد دوستات با هم بگن و بخندن
خودشون و زیباتر بهتر و برتر بدونن
بهت توجه نکنن
بعد این وسط یکی و با خودت بردی فکر کردی بهتون بیشتر خوش میگذره
اما اونی که بردی بیاد بهت تیکه بپرونه
بخواد حال خوشت و خراب کنه
بعد عصبیت کنه
موفق هم بشه
بعد پول شام و حساب کنی
طرف یک جوری رفتار کنه انگار مشکل از توئه نه خودش
آخر هم همه چی و ماست مالی کنه دوستات هم عین سیب زمینی نگاه کنن فک کنن جنگ بین دو دوست صمیمی
بعد بگن خب اون نازک نارنجی قهر میکنه میزه اما این هست
باهاشون درد و دل کردی میفهمن تنهایی
نیاز داری
تو این موقعیت چکار میکنی؟
چه رفتاری میکنی؟در حالی که کل زندگیت دست اون دوستای سیب زمینیت که فقط نگاه کردن