2777
2789
ببین عزیزم ی مکانی رو انتخاب کن آروم باشه یک موزیک آروم و بی کلام هم بزار . دفتر تو باز کن با خودکار ...

مرسی عزیزدلممممممممم خیلی لطف کردی گفتی 😍

خداروشکرررررر ک واست شد الهی پایدار باشین 😍😍😍

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

ندیدم عزیزم میشه لطف کنی؟؟

چشم عزیزم بفرما 


ببین عزیزم 


ی مکانی رو انتخاب کن آروم باشه یک موزیک آروم و بی کلام هم بزار . دفتر تو باز کن با خودکار بنویس هر چیزی که دوست داری اتفاق بیفته یادت باشه حین نوشتن فکر کنی که واقعی شده و ذوق زده بشی . و راستی اینم بگم باید حتما تو ذهنت تکرار کنی که اتفاق میفته حتما 


من کردم شد 

ببین عزیزم ی مکانی رو انتخاب کن آروم باشه یک موزیک آروم و بی کلام هم بزار . دفتر تو باز کن با خودکار ...

عزیزم ببخشی اگه اذیت نمیشی میشه یکم با جزئیات بیشتر بگی ؟ مثلا و موقع هایی بنویسم یا مثلا اینکه چطور باشه جمله هام ؟ فقط بگم خدایا من میخوام .... برگرده ؟؟؟ 

اخه یکی از دوستام بهم گفت ب زمان حال بنویس ، میخوام ببینم شما چطور نوشتی 

من انجام دادم 

یادم نیست چطوری بود اما لنجام دادم 

اینم‌ بود : خواب دیدن معشقوق ( یه همچین چیزی ) تو مفاتیح بود .


من زنجانیم خب بعد خواب دیدم خونشون شهرک نصر هست فلان خونه ( اون خونه وجود داشت و فامیلیشون محمدی بود ( فامیلی معشوقه ام هم محمدی بود ) ؛ دیگه واقنی فکر میکزدم خونه ی پسر مورد علاقمه 

مدام هم بهش فکر کردنی عطسه ی صبر میومد ( یعنی صبر کن ؛ یا  دنبتل اون کار نرو ) 

طی یه ماجرایی فهمیدم خونشون تو شهرک نصر نیست ، شهرک هنرستان هست

و از ۱ سال قبلش ( سال ۹۶ ) خوابشو میدیدم مثلا بار اول خواب دیدم داخل اتاق مزرعمون شدم دیدم اونم اونجاست دستهای همو گرفتیم و خوشحال بودیم ؛ از کنارمون تو اتاق یه نهر باریک آب زلال رد میشد من خم شدم و آب خنک خوردم ( تاریخ ۲۲ ام یه ماه قمری بود که خواب در نهایت خوبی است ، مدتی بعد خواب دیدم با یه دسته گل اومد خونمون داد به مامانم و اومد نشست پیشم و یه سیب قرمز داد ؛ مدتی بعد خواب دیدم باهام یه کفش خریدیم و من کفشای خودمو انداختم آشغالی و اون کفشها رو پوشیدم ؛ مدتی بعد خواب دیدم  لباس مجلسی بلند سبز و طلایی تنمه و ملمانم داره دف میزنه و من میرقصم ؛ مدتی بعد خواب دیدم باهام رفتیم یه مغازه ی کلید ساز من کلیدای خونمونو دادم و کلیدای نو برام درست کرد .

همکلاسی سابقم بود 

و دیگه خوابشو ندیدم و ۳ ماه بعد خودش پیداش شد 😵


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز