یک دیقه ام نشده ریدم به خودم رو تخت نشسته بودم با لپ تاپ کار میکردم یهو انگار یکی تکونم میداد چشم به لپ تاپ بود دیدم لپ تاپ اینور اونور میشهههه ریدممممم وای خیلی بد بود تا حالا انقد شدیدشو ندیده بودم رسما سی ثانیه داشتم تکون میخوردم وسایلام تکون میخورد وای تففففف
و تو خواهی خندید؛ درست در جایی، که گریه کرده بودی :)
ببخشید. قصد بی احترامی و فضولی ندارم.ولی به قرآن قسم فقط کنجکاور شدم که.ببخشید ببخشید چرا نمیتونین بگین که کدوم شهر زندگی می کنین.بازم ببخشید.اگه دوست ندارین جواب ندین.آخه خیلی کنجکاوم در باره این موضوع آخه خیلی هارو دیدم که میگن نمیتونم بگم.به خواطر همین پرسیدم.بازم ببخشید خواهر
سی ثانیه خیلی زیاده اسی هااابه این شدت سی ثانیه بلرزه که واویلاست
بمولا مامانم سره پا بود داشت با تلفن حرف میزد من اولش حالیم نبود بعد یهو دیدم لپ تاپ داره تکون میخوره بعد رومو کردم طرف کیفام دیدم کیفا تکون میخوره هی شدید تر میشد رو تختم بالا پایین میشدم بعدم مامانم داشت را میرفت نشست زمین داشت میوفتاد
و تو خواهی خندید؛ درست در جایی، که گریه کرده بودی :)
ببخشید. قصد بی احترامی و فضولی ندارم.ولی به قرآن قسم فقط کنجکاور شدم که.ببخشید ببخشید چرا نمیتونین ب ...
خواهش میکنم گلم اکثرا تو تاپیکامون درد دل میکنیم مشکلاتمونو میگیم بخار اینکه کسی نمیشناسه راحت حرف دلامونو میگیم اگه ی وخ بگمو کسی اینجا بشناستم بره تاپیکارو بخونه خب بد میشه دیگه بخاطر همین احتمالا نمیخوایم شناخته شیم همین گلم
و تو خواهی خندید؛ درست در جایی، که گریه کرده بودی :)