چندماهه ک ترکم کرده بخاطر اینکه اخلاقمو دوسنداره کلا سازگاری نداشتیم با اینکه خیلی پشت سرم بدگویی کرده و باهام تند حرف زده بازم دلم برا صورتش برای خونه مادرش تنگ شده
اینقد بی قرارم فقط خدا میدونه همش دارم روزشماری میکنم برا دیدنش یا میرم بیرون دلم ب این خوشه ک خودش یا پدرش رو اتفاقی تایمی ک سرکار میرن بیرون تو ماشین ببینم