یه اتفاقایی که تو بچگی برات میوفته یه تاثیرایی تا اخر عمرت رو زندگیت میزاره که باورت نمیشه
وقتی بچه بودم مامانم با سکوت کردن و دیگه حرف نزدن با من تنبیه میکرد منو
یا گاهی ک خانوادم باهم قهر میکردن این حرف نزدنشون باهم بشدت رو مخم بود و ناراحت میشدم
حالا بزرگ شدمه و این چاله داخل زندگیمه
توی تمامی روابطم با هرکسی چ دور چه نزدیک
حتی یه دوست معمولی چند روزه
وقتی اتفاقی بیوفته یا ناراحتی پیش بیاد ک دیگه امکان حرف زدن حتی ب عادی ترین شکل ممکن رو هم ندارم خیلی بهم فشار میاد و تا چندین ماه روی زندگیم تاثیر داره
یا حتی رابطم با شوهرم
وقتایی ک ناراحت میشم ازش و اون شروع میکنه ب بی محلی و حرف نزدن باورتون نمیشه چه فشاری بهم وارد میشه
و ب حدی عصبی و ناراحت میشم ک تبدیل ب بدترین انفاقا میشه
در صورتی ک بعدا پیش خودم میگم خب بدرک ک حرف نمیزنه بدرک میخام اصلا صد سال حرف نزن تو چرا اینقد خودتو قهوه ایی میکنی خب دلش نمیخااد الان جوابتو بده راهتو بکش برو زندگیتو کن (ادامش داخل کامنت)
