2777
2789
عنوان

بیاین بگم براتون چطوری ازدواج کردم ....

234844 بازدید | 790 پست

من دختر سوم یه خانوادم خواهرم ازمن بزرگ تر بود و چند سال بود ازدواج کرده بود  . مادر شوهر خواهرم روزی که برای  خواستگاری میوندن من اصلاخودمو نشون نمیدادم یه روز یادم که خانواده دامادمون اومده بودن  من تو ماشین بابام دراز کشیدم تا موقعی که رفتن . تااینکه کار به نامه نویسی رسید . بچه های مشهدی میدونن ما مشهدیا موقع خواستگاری یه رسمی داریم که اقا داماد یسری از وسایل  برقی مث یخچال واین جور چیزارو قبول میکنه تا بخره و همه امضا میکنن . اون شب من رفتم توی اتاق ابجیمم کنارم نشسته بود یهو مادر شوهرش اومد تو اتاق اونجا اولین دیدار ما بود ...

مادرشوهرشو خواهرشوهراش اومدن براتبریک گفتن مامانش تامنو دید گفت وای چه دختره نازی ماشاالله ماشاالله

خدایا شکرت . مامان جونم من و بابایی روز شماری میکنیم برا دیدنت .الهی دور پسر نازم بگردم .🥰🥰🥰🥰میشه برا سلامتی پسرگلم واینکه سالم بیاد بغلم یه دونه صلوات بفرستین🤩🤩🤩🤩💋💋💋💋ممنوووونم

فرداش مامانم و ابجیم با دامادمون ومادرش رفتن برای آرمایش خون 

خدایا شکرت . مامان جونم من و بابایی روز شماری میکنیم برا دیدنت .الهی دور پسر نازم بگردم .🥰🥰🥰🥰میشه برا سلامتی پسرگلم واینکه سالم بیاد بغلم یه دونه صلوات بفرستین🤩🤩🤩🤩💋💋💋💋ممنوووونم

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

مادرشوهرخواهرم همون جا منو برای پسر دومش خواستگاری . گفته بود این دخترت برا پسر بزرگم اون دخترت برا یکی دیگه .مامانمم خندیده بودو گفته حالا این دوتا عقد کنن تا به اونا برسه

خدایا شکرت . مامان جونم من و بابایی روز شماری میکنیم برا دیدنت .الهی دور پسر نازم بگردم .🥰🥰🥰🥰میشه برا سلامتی پسرگلم واینکه سالم بیاد بغلم یه دونه صلوات بفرستین🤩🤩🤩🤩💋💋💋💋ممنوووونم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

ویپاد

nirvana_98 | 30 ثانیه پیش
2791
2779
2792