عزیزم بگو ک اگه بعد ها متوجه شد فکر نکنه ک توام ازین نگاه ها و تیکه ها خوشت اومده ک بهش چیزی نگفتی
نه بابا نگو مگه چی شده بگی دیگه خیلی سخت میشه برات
من اگر بودم چیزی نمیگفتم.... البته باید حواست رو در رفتار با اون مرد بیشتر جمع کنی
البته ایشون خودشم مهمون بود و زنشو مادرشوهرشو همه داشتن کار میکردن.
من به تعارفش کار ندارمااا سنگینی نگاهشو حس میکنم خیلی بدم میاد.
حالا شایدم من حساس شدم خواستم بدونم حساسیت منه یا ایشون مورد داره
الان نباید بگی چون همسرت با خودش فکر میکنه اگه من حرفی نرنم چیزی به من نمیگه بیشتر بهت گیر میده بزار یه مدت بعد بگو
بهت حسودیم شد استارتر، من بیچاره کارد به استخونم نرسه چیزی نمیگم چون از عواقبش میترسم. نمونش شوهر فامیلمون بود که تابستون اومد بچشو تو مهد ثبت نام کنه منم به حساب فامیلی باهاهش خوب حرف زدم خدایا سر کافر نیار این حد از بی جنبگی رو. یارو با مزاحمتاش میترسوند منو . چیزی نمیگفتا تعقیبم می کرد ، دم در محل کارم کشیک می داد و ...دست آخر به داداشم گفتم ولی قسمش دادم کاری نکنه چون عصبانیه و میترسیدم دعوا شه و بزنه یارو یه طوریش شه حالا بیا دیه بده. تو هم فعلا چیزی نگو چون کینه بدل می گیرن فقط جاهایی که اون آقا هست زیاد آفتابی نشو
من میگم شاید شوهرم بهتر بشناستش بهش بگم اگه واقعا اخلاق طرف باشه میگه این طرف اخلاق اینه قصدی نداره.
ولی حالا خودمم میگم نگم ولی بدبختی اینه ایشون هروقت میاد شهر ما هر جایی میخواد بره زنگ میزنه ما هم بریم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
