چجوری بهش بگم

متاسفانه بعضیا بخوان به روال قبل زندگیشون برگردن خیلی طول می‌کشه ممکن هم هست بعد گذروندن این بحران اون آدم قبلی نباشه من باشم تلاشمو میکنم نشد رابطه رو تمومش میکنم چون داری الکی وقت خودتو میگیری کلا به آدما وابسته نباش چون آسیب میبینی

خب بقیه که خانوادشونو از دست ندادن

چه حرفا میزنی دختر

مردا. مثل زنا نیستن

بزار تو. حال خودش باشه

بابا داداششه هاااا 

ولش کن بنده خدارو 

اها

خب عزیزم دیگه شتر دم خونشون خابیدهتحمل کن تا حالش خوب شه 

پس اگر دوستش داری چجوری خودم آروم کنم نه تو باید آروم باشی مثلا نماز بخون بعد کم‌کم با درک شرایطش نه زیاده روی کردن یه جوری هم دلی کنی کمتر بهش گیر بدی فقط در حد حال احوال پرسی باهاش مدارا کنی تا دوره اش بگذره

سلام

خوبی

فک کنم یبار دیگه یه تاپیکی از شما دیدم

میتونی ازش بفهمی که علت این همه غصه چیه؟

درسته ک طبیعیه داداشش از دنیا رفته، اما کم توجهیش به شما بعد این مدت، حتما علتی داره

علت این سردی چیه؟

شاید یه عذاب وجدانی داره از یه موضوعی یا رفتاری

شاید دلش نخواد با کسی باشه و فقط ب درخواست شما یا شناختی ک از شما داره، میاد کنارتون و بخاطر دل خودش نیاد

شاید دچار مشل روحی شده

شاید به گردن برادرش حق بزرگی داره ک نمی‌تونه ب زبون بیاره

شاید نحوه از دنیا رفتن برادرش براش سخت بوده... برادرش چطور از دنیا رفت؟

میتونی علت این‌ها رو ازش بپرسی و ببینی علت اینکه سکوت می‌کنه و حالش کنار شما خوب نمیشه چیه

ببخشید ک اینها رو مستقیم گفتم بهتون اما خب بالاخره هر چیزی میتونه علت سردی رابطه‌ش باشه