من سی سالمه تو عمرم یکبار هم آدم برفی درست نکردم امروز بعد مدت ها گفتم آدم برفی درست کنم انقد ذوق داشتم که نگو. داشتم دنبال وسایلاش میگشتم خیلی خوشحال بودم ولی مادرم انقد سرو صدا کرد و داد زد و مسخره کرد تا اشکم در اومد نشستم سرجام.... دلم شکست. تورو خدا پایه بچه هاتون باشید دلشون ب همینا خوشه. اخلاقتون خوش باشه... روز برفی خوبی داشته باشین
پسر بزرگم ۳ سالش بود کوچیکه یک سالش تازه راه افتاده بود برف سنگینی آمد کلی لباس تنشون کردم کوچیکه کاپشن شلوارش از این ضد ابا بود بردم تو کوچه ترسیدم ماشین بهشون بزنه بردم وسط بلوار از اون باغچه های پهن حدود سه متر فضای سبز سیر دلشون بازی کردن کوچیکه مرتب به حالت نشسته میافتاد رو برف چون پوشک بودو دو تا شلوار زخیم پرت میشد بالا بدو بدو میرفت بازی همه چی خوب بود غیر از مردمی که با تعجب مارو نگاه میکردن یکبار پاییز رفتیم جنوب بچه ها رو لخت کردم انداختم تو آب همه میگفتن سرده حتی ی مرد هم تو آب نبود تا تو آب بودی سرد نبود حسابی بازی کردن بعدش همونجا آتیش روشن کردیم با آب معدنی شستمشون خشکشون کردم گفتم نهایت سرما بخورن به لذتش میارزه خدا رو شکر سرما هم نخوردن تنها مشکل من همسرم برف ببینه میره زیر دو تا پتو میلرزه داد میزنه این بچه ها رو به کشتن میدی