سرم درد گرفته
داشتم داخل اکسپلورم میچرخیدم که به یک خبر برخورد کردم… تمام روح و روانم به هم ریخته…
یه مرد (که چه عرض کنم…) موتاد، موتور میخره، تصمیم میگیره یه خروس قربونی کنه. وقتی میره خروس بخره، بچه ی ۶ ساله اش هم سوار موتورش میشه و همراهش میره…
بر میگرده خونه، زنش میگه بچه کو؟ میگه مگه بچه با من بود؟ زنش میپرسه این خون چیه؟ میگه خروس کشتم خونشو زدم به پلاک موتور. میپرسه خب خروس کو؟ میگه همون جا ولش کردم.
زنش میگه منو ببر اونجا…
معلوم میشه، بر اثر مصرف شیشه دچار توهم شده و اون بچه رو خروس دیده و….
زن بیچاره وقتی میرسه به اون محل با جنازه بچش مواجه میشه.
قابل توجه اون دسته از خانم هایی که میخوان شوهر موتادشونو با بچه دار شدن مثلا آدم کنن…
تورو خدا مراقب باشید.
اصلا احساس میکنم دارم خفه میشم از غصه…