بچها منو نامزدم یکساله و نیم باهم بودیم و من بهش فحش دادم تودعوا عصبی بودم و مادرش فهمید جدامون کرد حالا بعدازجدایی هی کات میکنیم هی دست خودم نیست بهش برمیگردم بهم گفت ازدواج اصلا راضی نمیشن اما نمیدونم چرا هنوز بهم پیام میده حالمومیپرسه صب بخیرشب بخیرمیگه ولی من نفسم بهش بسته اس انگار جونموازم گرفته میشه
دختر یکم عزت نفس داشته باش چته تو
وقتی مادرش جداتون کرده
برگشت ب صلاح نیست
چون اگه با هم ازدواج کنید هک تا عمر دارید مادرش عذابت میدت
زمان بگذره اوکی میشی
فقط بهش بگو پیان نده و شماره ش رو پاک کن یا بلاک! و دیگ پیام نده خودت هم
ادم قحطی نیومده ایشالا یه قسمت بهتر
اونم اگه بخوادت مطمئن باش میتونه ننه و باباشو راضی کنه
بهم گفت کلی تلاش برات کردم مادرمو باخون دل راضی کردم باورکن از لحاظ ظاهرسن همه میگن ازش خیلی سرترم ولی یدونه پسرع پدرشم مرده میگه مادرم جزمن کسیونداره راضی نیست ونمیشه فقط من دیگه ازدواج نمیکنم ۳۵ سالشه
بنظرم اگه واقعا میخاییش از نظر من یکاری کن
ببین عزیزم گاهی وقتا بهتره آدم یه وقتایی از کسایی که قدرشو نمیدونن یکمی فاصله بگیرین تا طرف تازه متوجه شه که کیو از دست داده
از بس همیشه در دسترسش بودی اون حس از دست دادنت و نداره میدونه آنقدر دوسش داری که هروقت بیاد تو با آغوش گرم ازاش استقبال میکنی....ولی درس نیس خواهرم عزیزم قربونت برم من درست نیس
این همه اینجوری رفتار کردی چیشد؟؟؟
بیا یبارم بی محلش کن ببین معجزه میشه
میدونم سخته ولی چیزی نشد نداره خودت و دست کم نگیر قشنگم....
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
