سلام خانوما
امروز تولدمه.
شوهرم چند ماه پیش ایران خودرو ک ماشینش اومد با تاخیر البته ایران خودرو بهش گف پول تاخیربیا ببر.چون ماشین ب اسم منه دوتایی رفتیم بانک ۸ تومن دادن بهمون.شوهرم چون کمی خسیس با تمام باور نکردنم اون پول بهم داد گف سپرده باز کن کادو تولدت . گفتم مرسی خیلی ازش تشکر کردم خلاصه ولی اصلا ذوق نداره واسم مثلا بهش گفتم چن روز پیش باهم بریم طلا بخرم با این پول سپرده نمیخام گف من چزا بیام با مادرت برو مثلا من دوس داشتم باهم بریم گفتم باشه و خودم رفتم خرید.خلاصه انگشتر ۸ تومنی خریدم اومدم ازش کلی تشکر کردم آخه اصلا تو ۸ سال زندگی واسم اینجوری کادو نداده بود همیشه کیک و گل و لباس بود کادوش.خلاصه امروز از خاب پاشدم دیدم نه ریشش زده ن حموم رفته بهش میگم خوشگل کن خودتو ناسلامتی تولد زنته میگ مبارکه حال ندارم سر به سرم نذار.گفتم عزیزم برنامت چیه بریم بیرون یه کیکی رستورانی اگ دلت بخاد گف اها دیگ چی واست طلا خریدم بسته.خیلی ناراحت شدم اصلا واسم ذوق نمیکنه.بچمم کوچیک هی گف بابا بریم کیک بخریم گف نه ک نه خلاصه کارمون ب دعوا کشید اخرس گف تولد تو به من چه خیلی احساس بدی دارم الان. 😔توقع من زیاده؟من کار بدی کردم؟آخه دلم یه بغل و بوس و کیکم میخاست😔شاید من پرتوقعم نمیدونم.تو دلم گفتم حالا من بودم واس تولدش سوپرایزش میکردم خوشحال شه.این اصلا بلد نیس من ذوق کنم.براش مهم نی اصلا اون پول کاش نمیداد میخاس بی ذوق بازی دربیاره اصلا خیلی حساب کتاب میکنه تو زندگی میگم کیک بخر خوشحالی کنیم بریم بگردیم صورتت بزن میگ ۸ تومن طلا خریدیا آخه چه ربطی داره یا من بد میگم؟زندگیش شده حساب کتاب دیگ موندم
