راستش من ب دعا اعتقاد نداشتم امااا
یه ماجرایی شد بابام مشکوک شد زنگ زد به یه سید تو شیرق کشور خیلی پیر بود و بد اخلاق به زووور حرف میزد اصلا انگار سختش بود دهن بتز کنه تا بابام زنگ. زد انگاراصلا میشناخت مارو خودش گفت برای دخنرت طلسم گرفتن اونم ن یکی چند تا و مشخصات مسی ک بهشون شک داشتیم گفت عینن خودشون حتی گفت مجردن انگار یکی تو خونمون بود بهش اطلاعات میداد
خلاصه
اما نمیدونم چرا بازم اعتقاد ندارم میگم بی شعوری ادما ک باعث ناراحتیم میشن ربطی بهذاین چیزا نداره