سلام خوبین
بخوام کلی بگم یه بحثی پیش اومد که من داشتم جدا میشدم و ۱۳ روز خونه مادرم بودم
بعدش با همسرم مشاوره رفتیم و خب برگشتم سر خونه زندگیمون
شوهرم ۳ بار اومد خونه مادرمینا رو بهش ندادن
بعد هم که یه بار گفتش شب بریم خونه مامانینا
منم زنگ زدم به مادرم بگم جیغ و داد که نمیخوام ببینمش و همسرم شنید و دیگه نگفت بریم و مادرم هر روز میگه جدا شو غیره
۸ ماه گذشته شوهر مو راه ندادن که هیچ خودشونم نیومدن خونمون
منم هر وقت تنهایی میام دعوا میکنن باهام
واقعا خیلی تنهام و ۲۱ سالمه واقعا تصمیم گرفتیم یه بچه بیاریم که از قرص بارداری که همراهم بود مادرم فهمید و گفت بچه بیاری میکشمت و دیگه رات نمیدم از ارث محرومی و ..
واقعا دلم گرفته موندم چی کار کنم