سلام بچها من یه مادری دارم که خیلی محدودم میکنه و راجب هرمسئله ای باهاش صحبت میکنی به نفع خودش حرف میزنه و اصلا بفکرودلسوز تونیست ونمیذاره دنبال علائقم برم توو انتخاب شغل اینده اصلا نمیذاره خودم واسه خودم تصمیم بگیرم همیشه اون واسم تصمیم میگیره من چیکارکنم کجا برم باکی ازدواج کنم باکی برم بیام چه شغلی داشته باشم یا اصلا نداشته باشم اصلا ارزشی واسم قائل نمیشه و من بچه دومم و یه برادر بزرگترازخودم دارم و توو خونه همیشه اون حرف اول واخرو میزنه خیلی سرکوب میشم حالم بهم میخوره ازشون خیلی اذیتم میکنن توروخدا شما بگید چکار کنم
یوقتایی حس میکنم مادرم باهام رقابت داره حسابی اصلا چشم پیشرفتمو ندارن هرکی ندونه میگه مگه چیکارکرده که اینا اینکارو درحق این مظلوم میکنن