2777
2789
عنوان

بچه داری فضول و حرف مردم

| مشاهده متن کامل بحث + 2599 بازدید | 178 پست
میدونم عزیزم ولی الان بچه نداری متوجه نمی شی بچه ها وقتی جایی میرن خیلی شلوغ تر میشن واقعا از کنترل ...

اصن حرف دلمو زدی

حرف گوش نکن میشن

چرا یه جاهایی هم گوش میدن ولی نه خییلی عمیق و جدی جون محیط جدیده نمیتونن متمرکز بشن رو حرف.

کجا بودی تاحالا؟؟؟؟

میومدی همون اول همدیگه رو درک میکردیم من خیالم راحت شه انرمالنیستیم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بچمو نمیبرم یا نمیرم، مگه اینکه با بچه ها فضای بازی داشته باشه و مزاحم نباشه. اصلا نه فقط به خاطر دی ...

مادر که بشی هیچ جا دلت نمیاد بدون بچت بری.

یا نمیری یااگر هم رفتی بابچه میری.حاضری تمام سختی ها رو بجون بخری ولی تنهایی جایی نری بدون بچه که به تو خوش بگذره و بچه بمونه تو خونه.

یه وقتایی هم ممکنا بگی نمیرم خب باقی اذیت میشن ولی خودت انننقدر دوست داری بری که سختی با بچه رفتن رو به جون میخری و میری

2803
خوب وقتی ۴ ۵ تا بچه پیش هم باشن مشخصه شلوغ میکنن

پس آرامش بقیه چی میشه؟! فقط خوشی چند تا بچه مهمه و بزرگترها حقی ندارن؟ 😐

اومدن مهمونی که اذیت بشن

مــن اگـر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب 💖مــســـتـحق بودم و اینها به زکاتــــم دادنـد
خخخ همینجا بودم واقعا بچه داری سخته از یه طرفم اصلا دوست ندارم کسی به بچم تذکر بده

واقعا

خود من کل عید نوروز تنها بودم.چرا؟شوهرم نبود دو روز رفتم خونه بابام دیدم اونجا همه چیز میریزه بهم اومدم موندم خونه خودمون شوهرمم کل عید رو نبودش اصلا.بلد یه روز مادرشوهرم لطف کردن دعوت کردن بیرون.ببین یعنی من لحظه به لحظه ی اون بیرون رفتن رو میت نستم تجسم کنم ولی انقدر تو خونه بودم و جایی نرفته بودم و حالم خراب بود که گفتم میام کا اگر نمیرفتم هم اونا ناراحت میشدن.خلاصه من رفتم و از همون لحظه ی سوارشدن به ماشین پشیمون شدم از کرده ی خودم که این بچه رو مدام تذکر میدادن بیا بشین غذا بخور دیگه نمیاریمت بیرون.

یه وقتایی میگی نمیرم ولی واقعا خسته ایی و دوست داری بری جای جدید

2804
مادر که بشی هیچ جا دلت نمیاد بدون بچت بری. یا نمیری یااگر هم رفتی بابچه میری.حاضری تمام سختی ها رو ...

نه عاقا من راحت طلبم 😄 شده حتی طلاهامو بفروشم برای بعضی ساعتا پرستار میگیرم من آرامش برام مهمه، یه بچه با پرستار و کمک شوهر

مــن اگـر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب 💖مــســـتـحق بودم و اینها به زکاتــــم دادنـد
پس آرامش بقیه چی میشه؟! فقط خوشی چند تا بچه مهمه و بزرگترها حقی ندارن؟ 😐 اومدن مهمونی که اذیت بشن

خب همین بزرگترها هم زمانی بچه بودن 

تو گ خیلی مهمونیاهم خود بررگترا صداشون از بقیه بیشتره.

بعدم بچه ها شیرینی محلسن اگگگگگر خیلی گیر بهشون داده نشه

نه عاقا من راحت طلبم 😄 شده حتی طلاهامو بفروشم برای بعضی ساعتا پرستار میگیرم من آرامش برام مهمه، یه ...

این اسمش آرامش نیست خودخواهیه ببخشید ناراحت نشید ولی بچه چه گناهی کرده اگه واقعا اینطوریه به دنیا نیاد بهتره

2805
خودت داری میگی بزرگتر ها و بچه ها باید یه فرقی بینشون باشه بزرگترها باید درک کنن  

شرمنده این خودخواهیه 

زن عموی من بچه شو میذاشت خونه پدربزرگم و میرفت سرکار هرچی میگفتن بچت شلوغه نذارش اینجا یا بهش تذکر بده فرقی نمیکرد، آخر سر پدربزرگ من که به عاشق بچه بودن معروفه چند بار بچه شو تنبیه کرد و کتک زد تا دیگه شرارتش کم شد و کمتر میاوردنش، کارو نباید به اینجا برسونیم، هیچکس بچه شرو دوست نداره مگه پدر و مادرش 

من شاید یک بار تحمل کنم ولی تکرار بشه علنا به مادرش میگم وقتی بچه تون هست دیگه من نمیام و باعث آزاره. یا جوری برخورد میکنم با بچش که آروم باشه، کلا فامیل ما اهل رودرواسی نیست و تذکر میده

چرا آسایش خودمونو بخاطر بیخیالی بقیه از بین ببریم البته منظورم واقعا سروصدای زیاد و دست و پا گیریه نه صرفا صدای بچه

مــن اگـر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب 💖مــســـتـحق بودم و اینها به زکاتــــم دادنـد

همین چندوقت پیشا رفتیم خونه ی عمه ی شوهرم.حدود پونرده تا ادم بزرگ بودیم با سه تا بچه.خدا شاهده نزدیک دو ساعت اونجا بودیم همهههه ییی اون بزدگا یه تیکه اسم بچه ها رو صدا میکردن که بیاید بشینید.یعنی من موندم که اگر نبودن بچه ها حرفی برای گفتن به هم نداشتن این جماعت.بهشونم گفتم .گفتم وا اگر ماها نبودیم شما حرف دیگه ایی نداشتید؟بسه بابا انقدر بچه ها رو نگاه نکنید

2801
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز