سلام دخترم 3 سال و 4 ماهه هستش بنا به دلایلی ثبت نامش کردم مهد کودک قبل از شروع خودش خیلی اصرار به رفتن داشت و همین یکی از دلایل ثبت نامش بود مهرماه کلا نبردمش و فقط 2 هفته اول ابان رفت باز 2 هفته بخاطر سفر شوهرم به کربلا و رفتن خودم به شهر پدریم نرفت از همون روز های اول بهونه اورد که نمیخواد بره الان هم که قراره بعد 2هفته ببره میگه میخوام خونه باشم موندم چیکار کنم مدیرشون میگه زمان میبره تا جذب بشه به نظرتون با این شرایط باز ببرمش یا کلا تصویه کنم دیگه نره
یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.
من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.
تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.
خب این تصمیم شماست بخوای کلا دخترت مهد بره یا اصلا نره.ولی اگه تک فرزنده و دوروبرتون هم بچه زیاد نیست که بتونه روزانه یا یه روز درمیون باهاش بازی کنه حتما ببرشمی تونی پاره وقت ببریش تا ظهر .اینم بگم بچه ها طول می کشه به محیط مهد عادت کنه حالا دختر شما هم که چندبار فاصله افتاده بینش و طبیعیه هر بچه ای ترجیح میده صبح خونه بخوابه و نازش رو بکشن و مورد توجه باشه تا اینکه بره تو محیطی که اون توجه و رسیدگی نیست و مجبوره کارهاش رو خودش کنه و مستقل شه
پسر من دو سال و ۸ ماه بود مهد رفت با اینکه هفته اول کنارش تو نهد نشستم اما هفته دوم موقع جداشدن از من گریه میکرد و دوهفته ای این داستان بود تا عادت کرد.الان باید مواظب باشم وسایل من رو مهد نبره بده به مربیش .هرچی می خوام بخرم میگه برای فلان دوستم بخرم یا برای مربیم بخرایتقدر دوستشون داره
پرسیدم ولی چیزی نمیگه حتی امشب گفتم اگه بری بهت جایزه میدن (اسم اسباب بازی که جدیدن در خواست ...
ببين ما اونجا ميديديم كه يه سري از مربيا واقعا رفتاراشون با بچه ها خوب نبود كلا عضو جديد ميداديم تو كلاس واسه راحتيه خودشون كه يا از كلاس بره يا اصلا مهد نياد بد رفتاري ميكردن بعد كه دوربينارو چك ميكردم ميديدم بچه رو گذاشتن گوشه كلاس يا بعضا بيرون كلاس خارج از ديد دوربين دعواشون ميكردن كه اتفاقي اگر تو راه پله ها بودم ميديدم يا با بچه هاي قديمي گرم ميشدنو بچه احساسه تنهايي ميكرد همه نه بعضياشون اين مدلين ميان كه فقط وقت پر كنن هيچ دلسوزي اي ندارن مربي داشتيم تايم آموزش ساعت به بچه ها قصه گفته بود رفتم سر كلاس ديدم همه سرشون رو ميزه و خوابيدن 😐