جایی میریم نمیتوانم کنترل کنم مثلا شیرینی میران هعییی میره دوباره برمیدارد هی میگم به زور پیش خودم بشین راه نرو نریزهِِِ زمین لج میکنه ...هر چی هم تو قالب قصه و ..قبل مهمونی رفتن میگم گوش. نمیده بعد انقدر بهش تذکر دادم خواهرم هعییی دعواش میکنه و نکن دست نزن