واااای یاد فامیلای نامزدم می افتم یعنی بخدا چقدر حسودن
زن داداش با برادر زادهاش به روز نشده درباره من فس فس نکن
الانم که دارم میرم باشگاه دارن آتیش میگیرن😂😂😂
ولی چنان راهمو با اراده قوی ادامه بدم دهن همچین آدمهایی رو سرویس کنم.
زن داداش نامزدم زنگ زده بود به دخترش
بعد دخترش گفت داره میره باشگاه تا چاق بشه مامانش پرسید چاق شده حالا اونم گفت نه هنوز دوباره مامانش پرسید صورتش چی لپ هم نزده گفتش آره لپاش داره درمیاد😒😞😂😂😂😂
یعنی چنان به خودم برسم این ادما رو باید اینطوری دهنشون رو بست😅😅😅😅😆👍