به یاد اولین بوسه که مادرم برپیشانی ام زد و من نفهمیدم و یادسوزنده ترین بوسه که من به وداع بر پیشانی اش زدم واون نفهمید.. روحت شاد مادر عزیزم ابجی های گلم هرکی امضای منو خوند یه فاتحه برای مادرم بخونه اجرتون باخدا🌹🥺
من افتادم توی یه چاهِ پنج متری و تو،،،یه طناب سه متری برام انداختی پایین....بگم نیستی، دروغ گفتم...بگم هستی، خیلی کمه): برایت نوشته بودم که از وضع موجود به ستوه آمدهام و در فکر نجات دادن خود هستم؛ زمان زیادی گذشت، اما حقیقت این است که مفهوم «نجات» حتی نزدیک هم نشد به این امپراطوری خاکستر و ویرانی. یاد اون بچه میفتم که تو مدرسه رو کیفش نوشتن `خر` ...با غم و اندوه و بغض اومده خونه.. مامانش گفته عب نداره کیفت رو برات با صابون تمیز میکنیم..گفته کیف رو ول کن من خرم؟؟من که اینقدر با همه مهربونم): حکایت مواجهه من با آدمهاییه که یهو ازشون عجیبترین بیمهریها رو میبینم...
خدایااااا ازت ممنونم بابت همه چی ازت میخوام هر کسی هر مشکلی هر حاجتی داشته باشه صداشو بشنوی و حاجت رواش کنی انشالله ممننونم بابت همه چی قوربونت برم خداجونم🤲🤲♥️💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋