بچها من ۵.۶ سال با یکی دوست بودم. عاشقش بودم. سالی ۱۰_۲۰ بارم همو میدیدیم بخاطر اینکه مادرش گیر بودو اون دوران بچه بودیم.
الان من ۲۰ سالمه اون ۱۸.
۴ ماهه باهم کات کردیم و من ۳ ماهه ک دوباره وارد رابطه شدم با یکی دیگه .
قیافه هاشون خیلی شبیهه همه.
اخلاق دومی بهتره و عاشقتره.
هرروز همو میبینیم و منم عاشقشم.
دستش تنگه الان چون سربازه . ولی هر چی داره رو بامن شریک میشه:)
تا حالا دعوا ک هیچی، حتی بهم اخم نکرده سر هیچ موضوعی . بی احترامی هم اصلا.
اولی خانواده ش پولدار بودن و یه اب معدنی نمیگرفت برام و با این حال بازم سرکوفت پولشو میزد. قدش بلندتره. و من تو اون ۵.۶ سال فرستادمش باشگاه و الان ارنولد شده تو ۱۸ سالگی😶🌫️ هر فحش و بی احترامی ای ک فکرشو کنیدو میداد . سرد بود بهم . هم احساسی هم جنسی اصلا هر روز من شک میکردم ک این منو دوست دارع؟،!
حالا هم همش اولی از طریق دوستام پیگیره و میگه نازی کجاس، چیکار میکنه. باعث میشه ذهن منم بهم بریزه. من به بدبختی اخلاقای بد و خاطرات مزخرفی ک باهاش داشتم و فراموش کردم. :) اینکه ۶ سال باهم بودیم باعث میشه حس کنم بچمه و امسال ک کنکور داره، هعی دلم میخاد بگم بشین درستو بخون. پیگیر نباش. کو ن لق من. افسرده نباش. بیو تو غمیگن نزارو...