سلام
یه همسایه داریم مث خودمون زن شوهر جوونن
اینا همیشه ما رو می دیدن خیلی گرم احوالپرسی می کردن
بعد یه بار که شوهرش منوهمسرمو تو حیاط دید فقط با همسرم سلام علیکمرد و رد شد ینی اصلا تو چشای من نگاه هم نکرد
خیلی ناراحت شدم
بعد از اونم چند بار دیگه دیدمش فقط ب همسرم سلام میده تا منو می بینه میره پشت در واحد که من رد شم بعد بیاد بیرون
دیروز هم منو همسرم مناظر اسانسور بودیم من دقیقا پشت در اسانسور بودم تا درو باز کردم این مردک با من چشم تو چشم شد.
بعد سریع روشوکرد اون ور ب شوهرم سلام کرد و رفت تو واحد خودشون
قابم بیشتر از این شکسته که همسرم پشتم نیس و به احترام منم ک شده به این مردک بی محلی نمی کنه
کلا در مورد خانواده خودشم همین بود
در مقابل بی حرمتی هاشون پشت من نبود هیچ وقت
حس بی ارزشی دارم …
برای خودممتاسفم که با همچین مردی ازدواج کردم