بعد از یک سال دادگاه و کشمکش بالاخره شوهرم به توافق راضی شد و وکیلش زنگ زد بیان صحبت کنن
هیچ راه برگشتی نیس و از صمیم قلب مطمئنم بهترین تصمیم همینه و حتی یه درصد احتمال اصلاح وجود نداره و مدتها بود منتظر همچین روزی بودم اما....
نمیدونم چرا ته دلم گرفت یکم و یه دلتنگی عجیبی اومد سراغم
دلم سوخت برا هفت سال تلاش برای ساختن اون زندگی که سر هیچی با یه لگد زد داغونش کرد
طبیعیه
من حس میکنم به خاطر نگاهی که مردم به آدم دارن این حسای بد بیشتر میشه
ولی اصن به این افکار بها نده
تو آزاد و راحت شدی راحت برا دلت زندگی مردمم دو روز حرف میزنن بعد عادی میشه براشون
با عروس دختر خاله اش به کجا رسید ...
تونستی مدرک جمع کنی؟
خداروشکرر کن
امیدوارم که از این به بعد قشنگترین اتفاق ها برات رخ بده
مهریه میده؟
حالا الان یکی میاد بهت میگه دنبال پول بدی از اول وگرنه مردا زن خوبو از دست نمیدن 😑
