من یه دختر آزاد و رها خیلی آزاد و رها بودم یهو برداشتم ازدواج کردم آنقدر آزاد بودم ک زبان میخوندم برای مهاجرت ولی یهو ازدواج کردم خیلی افسرده ام از رابطه جنسی لذت نمیبرم دلم برای قبلنم لک زده چیکار کنم دارم دیونه میشم هیچکیو ندارم باهاش درد و دل کنم