مامانم همیشه به یه چیزی اعتقادداره که شده اعتقاد خوانوادمون یه راهی هست تو شهرمون یه نفر که زیر درخت میگن دفن شده مثل داستانای افسانه ای بالا تر از درخته هم یه چاههمیشناسن مردم منطقمون به درخته هم نخ و اینا اویزونمیکنن برای حاجت بهش میگن پیر کل(کل به زبون ما ینی بلندی یا یه چیزی تو این مایه ها)مامانم وقتی کوچیک بودم معده درد داشتم مشکل معده شدید و برد پیشش خلاصه که یه داستانی داشتیم مامانم همیشه تعریف میکنه
یه سریا میکنجایی که امام رضا ازش رد شده گنبد اینا نیست کنار جادس ولی دیگه ناخداگاه همیشه سر زبونمونه موقع دعا
وجوابم گرفیتم ازش خلاصه که منظورم اینه که به هرچی که از ته قلبت اعتقاد داری تکیه کن و بسپارش بهش من خودم خرافاتی نستم ولی به شددددت بهش اعتقاددارمو برات دعا میکنم