دوستان من تو تایپک اولیم گفتم تا ۸/۳۰ ۹ شب سرکارم
شوهرم همش خونس
شبا میرسم خسته ام خیلی یه شب غذا میپزم یه شب جارو میرنم
امشب باز تا ۹ سرکار بودم شام رفتیم خونه مامان من برگشتیم هنوز نرسیده شوهرم گیر داد
تو چرا اینجارو جارو نکردی میگم من تازه با تو رسیدم
رفتم جارو برقی اوردم بزنم گفت نه با این جارو برقی نکش این خراب میشه برو بزرگرو بیار نفس عمیق کشیدم
گفت عههه نفس عمیق میکشی قاطی کرد خودش شروع کرد کشیدن!!!
واقعا از حجم کار زیاد و فکر و استرس چند شبه نمیخوابم
یه هفته کامل قهر بودم باهاش
امروز یکم باهاش حرف زدم شروع کرد بازم
میگه از سرکار میای خونه حق نداری خسته باشی
با اینکه براش کار میکنم ماهی ۲ تومن به زور میده اونم میگه باید فقط پول اسنپ بدی جا دیگه حق نداری خرج کنی
واقعا نمیدونم چرا انقدر به من گیر میده
قلبم تو دهنمه از دستش