مامانم رفته لبو خریده ، برای فردا که میخواد مادر و خواهرش ببره بیرون ( هرررهفته جمعه ها مادر و خواهرش میبره بیرون و حتما یا شام یا عصرونه درست میکنه و میبره ) الانم من یکم حالم خوب نیس ، سرماخوردم
اومدم ۲تا لبو بردارم بزارم بپزه ، گفت برندار بزار برای فردا
این بار اولش نیس از این کارا میکنه
خیلییییی واضح مادر و خواهرش به بچش که من باشم ترجیح میده 😐😂
اونم چه مادر و خواهرییییییی ، از صدتا غریبه بدترن
چقد دلشو الکی شکستن و میشکنن، با این حال اگه بهش بگن باید بچه هاتو بخاطرشون بکشی ، این کارو میکنه
راستش دیگه مثله قبل دوسش ندارم
خیلیییی جاها برای خوشحالیش تلاش کردم چون دوسش داشتم
ولی الان قضیه فرق کرده
این خالم و مامانبزرگمم به شدتتتتتت ادمای مصخرف و دورویی ان
با اینکه مادرم این همه بهشون محبت میکنه ولی میرن میچسبن به اون یکی خواهرا و برادراشون
شما جای من بودین چیکار میکردین
بنطرتون به خالم چی بگم یا چیکار کنم بهشون بربخوره دیگه نیان ؟؟؟؟؟
زندگیمونو مختل کردن
یه جمعه نمیتونیم برای خودمون باشیم
