پسره اسم عمران بود یه پسر لات و خوشگذرون که یه بابای پولدار و مقید داره
برادر عمران عماده که مثه خودش عیاشه
حالا عمران عاشق یه دختره میشه ولی دختره دورش میزنه عمران هم به خاطر اینکه آبروش پیش پدرش حفظ بشه خواهر دختره رو عقد میکنه و اولش وافعا دختره رو زجر میده ولی بعدا عاشقش میشه
داشتانش به نظر کلیشه ایه ولی قلم خیلی زیبایی داره