مردی ک ....

  مرد کجا بود خواهر رفتیم 

رفته بودیم مراسم فاتحه خونی یکی از اقوامشون

چنان تو راه ویراژ میداد که هر ان گفتیم دیگه مردیم برا ایکنه اقا به فووووت بالش برشه  

همسرم با پسر بزرگم طبق معمول رفتن استاديوم

من هم تازه از سر كار برگشتم دارم از سكوت خونه لذت ميبرم

هفته اي هفت بار دربي ام آرزوست

اگر از تلويزيون ميديدند تا حالا من رو ديو نه كرده بودن

از بس داد داد

عزیز پس تا اونجایی سعی کن عادت کنی به macaroni هم بگی ماکارونی، نه ماااااکااااااراااااانی!!!   وووی که از این کلمۀ من-درآوردی چندشم می شه.

حالا بماند هم وطنان به اسپاگتی می گن ماکارونی که اون دیگه واقعا جای تعجب داره.  

عزيز، من هميشه اينجام چون سيتيزنم   

عزيز ،عادت دارم نميتونم تغييرش بدم بازم ميگم ماكاراني  

ولي خداييش عزيز ، راست ميگي ديگه به اسپاگتي بگي ماكاراني  خيلي سِتمه   

راستي شما هم مترجمي؟!!

عزیز، ببین چه زود به عزیز گفتن من عادت کردی. به اون ماکارونی زبون بسته هم عادت کن بگی ماکارونی.   

واي عزيز سخته ولي چشم سعي ميكنم   

تو می تونی! تو یه قهرمانی!!   

    عزيزم از شوخي گذشته ميدوني چيه من احساس ميكنم ماكاراني مودبانه تره تا ماكاروني براي همين اينطور نوشتم ولي در گفتار ميگم ماكاروني نگران نباش بلدم عزيز  

خب دیگه عذر بدتر از گناه،   سیتیزن کشور انگلیسی زبان باشی و فکر کنی ماکااااااارااااانی مودبانۀ ماکارنیه یا ماکاااااارااااانی می نویسن و ماکارونی می خونن، مثل نان و نون!