هروقت به ازدواجم فکر می کنم به قسمت اعتقاد بیشتری پیدا می کنم
چون تو رابطه های قبلی خیلی برای ازدواج تلاش میکردم و نمی شد در حالیکه به نظرم با ادمهایی دوست می شدم که خیلی به هم می خوردیم
در حالی که دوستی با اندی جنبه کنجکاوی و خوشگذرونی داشت
واینکه ازدواج کردم چون فقط می خواستم ازدواج کنم و این باعث شد خیلی کنار بیام مثلا اندی به مهر اعتقادی نداشت و من مهرم 14 سکه است
به طلا علاقه ای نداشت کل طلا یک حلقه ساده است
و الان خوشحالم که اینکار را کردم و خدا را شکر می کنم
در اول برام جذاب نبود ولی با گذشت زمان بیشتر دوستش دارم
ممنون که داستانم را خواندید
یعنی هنوز سر زندگیت نرفتی چه جوریاس
اندی هم واقعا دوست داره
خوشبختی الان
اره عزیزم
الان یک دختر یک سال و نیم دارم
2 ابان سومین سالگرد ازدواجمون بود
من برام سوال شد😞
خوانوادت چ جوری یه دختر مجرد و با یه پسر مجرد گذاشتن بره شمال
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
